تهران - تحریریه - بحث های جدیدی در رسانه ها مطرح شده است که نشان می دهد ویروس کرونا جوانان را بیش از افراد مسن مبتلا می کند.
براساس خبرهای رسمی و غیررسمی، ایران ما از یک ماه قبل درگیر بیماری کرونا ویروس شده و کشور از ابتدای اسفند ماه براساس شیوه های مورد نظر دولت به شکل نیمه تعطیل درآمده است.
چند هفته ای است که از ساعات کار دستگاه های دولتی کاسته شده، مدارس و دانشگاه ها تعطیل شده اند و بازار کالاها در بی رونقی کامل به سر می برد، آن هم در کمتر از چند هفته مانده به نوروز که براساس قاعده می بایست دوره شکوفایی بازار خرده فروشی می شد.
گذشته از این امر که رعایت بهداشت فردی و نظافت نه تنها کرونا که تقریبا همه بیماری های ویروسی که از محیط به انسان منتقل می شوند را نابود می کند، اما ناراحتی و سرگردانی ملت ایران از خیل اخبار متناقض و گاها دروغی است که نه از طریق شبکه های مجازی بلکه از رسانه های رسمی کشور به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دولت و دیگر نهادهای رسمی کشور منتشر می شود که خود را مرجع مهم شهروندان می دانند.
در صدا و سیما که بیشتر از همه به نظر می رسد براساس میل و احساس مدیران آن اداره می شود خبرهایی منتشر می شود که فرسنگ ها با یکدیگر فاصله دارند.
از یک سو گفته می شود این بیماری بسیار کم خطر است و بر افراد دارای بنیه قوی تاثیر ندارد و بیشتر از همه بیماری های قلبی، ریوی و کلیه ای را تحریک می کند. اما نکته اینجاست که تقریبا در همه آیتم های خبری که از صدا و سیما پخش می شود افرادی جوان بر روی تخت های بیمارستانی نشان داده می شوند که حال و روز خوشی ندارند.
رسانه نیز بدون هیچ توضیحی می گوید این افراد کرونا گرفته اند و پس از چند روز بستری در حال بهبود هستند. پس چرا در مورد این بیماران از بیماری زمینه ای آنها چیزی گفته نمی شود؟
واقعا به عنوان یک شهروند بیشتر احساس می کنم بازیچه برخی اغراض غیرقابل درک و نامشخص شده ام که شاید ریشه در اقتصاد و سیاست دارند تا امور خدماتی و بهداشتی.
دلیل این همه تبلیغ در مورد خطرات کرونا در صدا و سیما و وزارت بهداشت قابل درک نیست. از یک طرف می گوید از آنفلوآنزا کم خطرتر و دارای تلفاتی اندک است، اما از طرف دیگر شهر تعطیل می شود و فعالیت عادی مردم جلوگیری می شود.
به دستور رئیس جمهور در ظاهر افسار همه امور کشور به وزارت بهداشت داده می شود تا مدارس، بازار و اقتصاد، ورزش، ادارات و ... راکد و تعطیل شوند.
وضعیت بازار لوازم بهداشتی هم به طور کامل توانایی مدیران رده بالای کشورمان در مدیریت بحران را به نمالیش گذاشت. صنعت و اقتصاد ما شده فقط تبلیغ ادعای افزایش تولید ماسک و مواد بهداشتی و الکل در رسانه رسمی، اما هیچ اثری در بازار و داروخانه ها دیده نمی شود.
به عینه شاهد هستیم بعضی دست ها در بازار و تجاری خاص به صورت صد در صدی از وزیران کشورمان هم قدرتمندتر هستند که یک نمونه آن احتکار 30 میلیون دستکش و میلیون ها لیتر الکل در انبارهای اطراف تهران است که رسانه ملی نمایش داده شد.
تردید وجود دارد که نکند این برنامه ها هم تنها برای پر کردن جیب برخی ها تدارک دیده شده است. گیریم شما راستگو هستید و با ملت صادقانه رفتار می کنید و آمارها را می گوید که البته در آن تردید فراوان وجود دارد.
مگر کرونای ایرانی با نوع اروپایی چه تفاوتی دارد؟
نمونه بارز تناقض اینکه در رسانه ملی به شدت گفته می شود وضعیت در کشورهای اروپایی همچون آلمان و بریتانیا چندان خوب نیست و کرونا در اروپا بیداد می کند، اما تنها یک ساعت بعد پخش مستقیم دو بازی فوتبال در دو شهر مونیخ و لندن در شبکه های ایران به صورت همزمان نمایش داده می شود که در آن استادیوم ها پر از تماشاچی هستند و جالب تر اینکه اگر دقت کنید هیچ تماشاچی در استادیوم های 40 یا 50 هزار نفری، ماسک تنفسی استفاده نکرده اند.
بازیکنان فوتبال نیز به توصیه های بهداشتی مقامات درمانی کشورمان توجه ندارند و هیچ اقدام به اصطلاح بهداشتی را در ابتدا، حین و انتهای بازی رعیات نمی کنند. در انتها هم مقایسه آمار ویروس کرونا روزهای مختلف اروپایی ها از صدا و سیمای ملی نشان می دهد که سیر پیشرفت بیماری بسیار کمتر از ایران است.
البته این تناقض تنها در صدا و سیما وجود ندارد و در وزارت بهداشت و حتی شهرداری ها هم دیده می شود. یک روز می بینید که در پیام های پیشگیری وزارت بهداشت تاکید می شود که حیوانات اهلی عامل انتقال بیماری کرونا هستند و برای انتقال این پیام از عکس فردی با یک خروس استفاده می شود.
بعد از چند هفته که عمق بیماری در کشور بیشتر می شود پیام دیگری در ایستگاه های مترو و برخی خیابان های شهر با نقاشی فردی که سگی در بغل دارد به چشم می خورد که زیر آن عنوان شده است که هنوز انتقال بیماری از طریق حیوانات خانگی به انسان اثبات نشده است.
راستی تا به حال دقت کرده اید چرا کرونا بیشتر از همه در سه کشور چین، ایران و ایتالیا جولان می دهد و تلفات برجای می گذارد. این سه کشور میراث دار سه تمدن بزرگ کهن در شرق آسیا، بین النهرین و اروپا هستند که هر روز بر تعداد تلفات کرونا ویروس در آن ها افزوده می شود.
ذهن ها به یکباره به سمت اجرای شیوه تازه ای از اجرای تئوری برخورد تمدن های ساموئل هانتیگتون منحرف می شود که سال ها قبل بیان شده بود.
همه نکاتی که تا اینجا گفته شد از جمله مشاهدات بنده هستند که ذهن را نسبت به اهداف دولت و تصمیم گیران نسبت به ایجاد هیاهو بر سر بیماری کرونا تحریک می کند و به تئوری توطئه دائی جان ناپلئونی دامن می زند که پشت پرده اتفاقات دیگری مطرح است.
آیا بهتر نبود به مردم امید داده می شد و روابط عمومی های دولت و نظامی مردم را تشویق می کردند زندگی طبیعی خود را با رعایت دقیق تر و بیشتر اصول بهداشتی ادامه دهند.
در ضمن همه نهادها هم از اظهارات متناقض و وحشت آفرین خودداری می کردند و در مقابل شادی را نهادینه می ساختند تا ملت به دیدن شادی چند پرستار و پزشک زحمت کش در خط مقدم نابودی ویروس سمج کرونا دلخوش نباشند.
پایان خبر/
نظر شما